سردار كرمانج لهاك خان سالار جنگ
***** سردار كرمانج لهاك خان سالار جنگ *****
معروف به سالار جنگ فرزند امیر لطفاللَّه خان شعاعالملك و برادرزادهى امیرمؤید سوادكوهى، در حدود 1275 در الشت سوادكوه مازندران متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتى، براى ادامهى تحصیل به روسیه اعزام شد و در آكادمى نظامى فرونزه در رشتهى توپخانه فارغالتحصیل گردید و پس از مراجعت به ایران، با درجهى سلطانى در قزاقخانه مشغول خدمت شد. در 1300 امیرمؤید سوادكوهى عموى او، در مازندران سر به طغیان برداشت كه پس از شكست از قواى دولتى، مورد عفو قرار گرفته و در تهران تحت نظر قرار گرفت و در نتیجه سلطان لهاك خان هم به تهران انتقال یافت و در عشرتآباد تحت نظر سرتیپ جانمحمد خان به فرماندهى یك گروهان منصوب شد.

پس از اینكه در اوایل 1304 سرتیپ جانمحمد خان به فرماندهى لشكر شرق منصوب شد، سلطان لهاك خان را نیز به آن لشكر انتقال داد و فرماندهى پادگان مراوه تپه را به او واگذار كرد. لهاك خان دو سالى در آنجا بود ولى رفتار تند و خشن فرماندهى لشكر، او را عاصى كرد و از طرفى دو تن از عموزادگان او به نامهاى عباسخان سهمالممالك و اسداللَّه خان هژبرالسلطان در گرگان تیرباران شدند. لهاك خان نیز نسبت به جان خود بیمناك گردید. چون افراد ساخلوى او چندین ماه حقوق نگرفته بودند، آن را بهانه قرار داد و با نیروى خود عصیان نمود. پرچم سرخ برافراشت و مرامنامهاى به اسم «پاداش» منتشر ساخت و به رعایا وعدهى تقسیم املاك را داد و مرام خود را پاداشیزم نام نهاد.
وى با قواى تحت فرماندهى خود وارد بجنورد شد و مرام و مسلك خود را با نیروى نظامى مقیم در بجنورد در میان نهاد. عدهاى با او موافقت كردند و عدهاى از در مخالفت درآمدند. در نتیجه در بجنورد دستور اعدام 12 صاحبمنصب را صادر كرد و همهى آنها را تیرباران نمود و با نیروى خود به سمت خراسان حركت كرد. موضوع قیام لهاك خان به تهران منعكس گردید. دو هنگ مجهز یكى به فرماندهى سرهنگ كیكاوسى و دیگرى به فرماندهى یاور ضرابى به سرعت به تعقیب شورشیان پرداختند. نیروى هوائى نیز با چند طیاره آنها را زیر گلوله گرفت. در قوچان چون از هر طرف نیروى دولتى آنها را محاصره نموده بود، ناچار لهاك خان و پرسنل او از مرز باچگیران وارد شوروى شدند و سلاحهاى خود را به نظامیان شوروى تحویل دادند. چند روز بعد رضاشاه در معیت عدهاى از نظامیان وارد مشهد شد. ابتدا سرتیپ جانمحمد خان فرماندهى لشكر را خلع درجه و اخراج نمود، سپس سرتیپ اماناللَّه جهانبانى را به فرماندهى لشكر شرق منصوب ساخت. پس از برقرارى نظم در شهر مشهد و پرداخت حقوق معوقهى افسران و درجهداران، وارد بجنورد شد و در آنجا یك دادگاه فوقالعادهى نظامى به ریاست سرتیپ جهانبانى تشكیل داد و امریه صادر كرد كلیه همدستان و همكاران لهاك خان محاكمه شوند. دادگاه ظرف 24 ساعت، هشتاد نفر از همكاران را محكوم به اعدام نمود ولى رضاشاه فقط اجازه به اعدام ده نفر داد و بقیه را به حبسهاى كوتاهمدت تبدیل نمود.اما سرنوشت لهاك خان پس از ورود به خاك شوروى بسیار دردناك بود. مدتها در سیبرى در زندان بسر مىبرد و بعد او را به كار اجبارى واداشتند و سالیان دراز در نهایت عسرت و سختى در آنجا زندگى مىكرد. وقتى كه خروشچف عفو عمومى صادر كرد، او هم از زندان آزاد شد و اقداماتى از طرف خانوادهى او در ایران براى بازگشت به كشورش آغاز شد، ولى آنهم مدتى طول كشید تا سرانجام در اثر تلاش تهمورس آدمیت وزیرمختار وقت در مسكو و با تمهید او، مقدماتى انجام گرفت و در 1340 یعنى پس از سى و پنج سال دورى، به ایران بازگشت و پس از چند سال به بیمارى سكتهى قلبى درگذشت. لهاك خان باوند مردى فوقالعاده زیبا و متهور و تحصیلكرده بود.
+ نوشته شده در 2012/4/7 ساعت 20:59 توسط کرمانج
|